گفت و گوی فصلنامه "هفت آسمان" با اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان - قسمت دوم

- مرکزیت ارامنه در کجا قرار دارد؟

ما به مرکزیت معتقد نیستیم . ما دارای دو مرکز معنوی و روحانی هستیم : ایجمیا دزین و سیلیسی (حوزهء عالیهء سیلیسی – کیلیکه - یکی از دو حوزه مذهبی "کلیسای ارمنی" است. حوزه ء دیگر در اجمیادزین ارمنستان مستقر است.

به لحاظ شرایط ویژه ء تاریخی و جغرافیایی این دو حوزه از گذشته های دور دارای عملکرد مستقل بوده اند. اکثریت ارمنیان جهان پیروان "کلیسای ارمنی" هستند. در ایران "کلیسای ارمنی" دارای سه حوزهء  خلیفه گری است - تهران ، اصفهان و تبریز- که تابع حوزهء عالیه ء سیلیسی می باشند).

 کلیسا به عنوان یک نهاد که در رأس آن حضرت مسیح قرار دارد فراگیرندۀ همۀ مسیحیان است و همه روحانیان خادمان حضرت مسیح هستند. اختلاف اساسی کلیساهای ارتدکس و پروتستان با کاتولیک ( کلیسای پاپی) این است که کا تولیک ها پاپ را جانشین حضرت مسیح و برخوردار از عصمت در احکام اعتقادت و اخلاقی می دانند. ما با این دیدگاه موافق نیستیم ، زیرا حضرت مسیح هیچ کدام از رسولان و حواریون خود را به عنوان جانشین خود تعیین نکرد، بلکه گفت هر که خدمتگزار شماست او برترین شماست. بزرگی و شوکت در خدمتگزاری است و پست و منصب منشاء بزرگی و ریاست واقعی نیست.

کاتولیک ها بر آنند که پاپ هنگامی که در امور اعتقادی و اخلاقی سخن می گوید هیچ گاه خطا نمی کند و این مفاد مصٌوب اولین شورای جهانی واتیکان است. در دومین شورای واتیکان نیز این مفهوم چندان تغییر نکرد، البته در میان تودۀ کاتولیک ها این مفهوم تغییر اساسی کرده است. این تلقی در میان دیگر کلیساها وجود ندارد. ما به جمعی و جهانی بودن کلیسا  معتقدیم و هیچ کس حتی هیچ رئیس کلیسایی حق ندارد که به تنهایی تصمیمی را بگیرد و چیزی را در انحصار خود قرار دهد.

- برداشت رایج این است که کلیسای ارمنی کلیسایی قومی است. ارزیابی شما از این برداشت چیست؟ 

این برداشت با واقعیت منطبق است وهم در خصوص ما درست و بجاست و این از ویژگی های کلیسای ارمنی است . امٌا قومی بودن آن به این معناست که این کلیسا فقط به ارامنه اختصاص دارد و هیچ کس نمی تواند به واسطۀ کلیسای ارمنی به دین مسیحیت بگرود، زیرا ما فقط اتباع ارمنی را تعمید می دهیم، زیرا ما بر آنیم که این کلیسا در سرزمین ارمنستان بنیان گذاشته شده است و در همین سرزمین با همۀ خصوصیاتش رشد کرده است. پیروان کلیسای ارمنی باید ریشه و تبار ارمنی داشته باشند و این از مقولۀ تعصب نیست ، بلکه تنها برای حفظ کیان و  موجودیت  قومی  و دینی 

ماست.  چندی پیش یکی ازبانوان مؤمن مسیحی از اتریش از من پرسید که یکی از اسقف های "وین" زنی مسلمان را تعمید داد و او را به نکاح مردی ارمنی در آورد، این چنین کاری درست است؟ به وی گفتم که هرگز درست نیست .

ما در هر کجا باشیم ، در ایران یا در اروپا یا در خاورمیانه ، غیر ارامنه را نه تعمید می دهیم و نه به مسیحیت دعوت می کنیم . ترویج بشارت های انجیل و زندگی حضرت مسیح از وظایف ماست ، اما ما این وظیفه را در میان ارامنه انجام می دهیم . چگونه کسانی را که به دین خود پایبندند و عقاید خود را دارند به دینی دیگر دعوت کنیم؟ این کار به معنای حرمت ننهادن به شخصیت انسانها و باورهای دینی آنهاست . البته این برداشت ماست و برخی از کلیساها با آن موافق  نیستند .

از این رو برادران ایرانی ما کاملاً باور و اطمینان دارند که کلیسای ارمنی در اینجا هیچ هدف و برنامۀ تبشیری ای ندارد. در کلیسای ما به روی همگان باز است، اما هیچ گاه کسی را حتی اگر اظهار علاقه به مسیحیت بکند به مسیحی شدن تشویق نمی کنیم و بر عکس ، به آنها می گوییم که شما دین خود را دارید و باید به دین خود حرمت گذاشته ، بدان پایبند باشید. اگر شما به دین خود احترام نگذارید ، چگونه می توانید به دین دیگران احترام بگذارید.

- آیا در میان ارامنه کلیساهای دیگر نیز وجود دارد، یعنی آیا مثلاً ارمنی کاتولیک نیز وجود دارد؟

بله ارامنهء وابسته به کلیسا های دیگر هم وجود دارند.

- کلیسای ارمنی چگونه شکل گرفت ؟ 

کلیسای ارمنی از دیر پاترین کلیساهاست و ارامنه از نخستین اقوام و مللی هستند که به مسیحیت به عنوان دین رسمی کشورشان گردن نهادند.در قرن اول میلادی دو تن از حواریون حضرت مسیح، یعنی تادئوس و بارتولومیوس به ارمنستان آمدند و مردم را به مسیحیت فراخواندند و ارمنی ها این دین را پذیرا شدند. آن دو حواری به شهادت رسیدند.  تادئوس در منطقه ای تاریخی که در حوالی شهر خوی قرار دارد دفن شده است. نام مزار وی "قره کلیسا" است. این کلیسا از مقدس ترین اماکن ارامنه به شمار می آید و ارامنه از نقاط مختلف جهان برای زیارت مزار وی به آن منطقه می روند. قدیس بارتولومیوس نیز در ارمنستان به شهادت رسید. از این رو کلیسا ارمنی را کلیسای رسولی (منسوب به حواریون) می نامند ، زیرا بنا به تعالیم حضرت مسیح و به صورت مستقیم زیر نظر حواریون آن حضرت تأسیس شده است . این کلیسا مفتخر است که همچنان آن ایمان رسولی را پاس داشته که همان اعتقادات ناب و اصیل مسیحی است. این کلیسا را علاوه براین، کلیسای ارتدکس نیز می نامند، زیرا در همان راه مستقیم قرار دارد و ارتدکسی نیز به معنای راست کیش بودن است، ولی با این همه ما نام کلیسای رسولی را ترجیح می دهیم. 

- آیا تادئوس و بارتولومیوس از حواریون نخستین و دوازده گانه بودند؟

بله 

- مؤلفه های اصلی اعتقادات ارامنه کدام اند؟ و اینان بیشتر در چه کشورهایی سکونت دارند؟

در حال حاضر تعداد ارامنه حدود 9 میلیون نفر می باشد . مایۀ تأسف این است که اکثر ارامنه در داخل ارمنستان زندگی نمی کنند. یک و نیم میلیون نفر از اینان با کمال تأسف از ارمنستان و خاور میانه و حتی ایران و آمریکا مهاجرت کرده اند. ارامنه دومین اقلیت دینی بزرگ در روسیه هستند. همچنین در هر کدام از کشورهای عضو شوروی سابق مثل اوکراین ، قره باغ ، ترکمنستان ، قرقیزستان ده ها هزار ارمنی زندگی می کنند. در خاورمیانه و آفریقا نیز ارامنه سکونت دارند و بزرگ ترین تجمع آنها در خاورمیانه در ایران است ( حدود 200 هزار نفر) . اکثریت ارامنۀ ایران تابع کلیسای ارتدکس ارمنی اند و تعدادی محدود نیز پیرو آیین های کاتولیک و پروتستان هستند. 

- اعتقادنامه ارامنه چیست؟

ما به خدای یگانه وبه تثلیث مقدس که در حقیقت سه شخص نیست ، بلکه همان خدای یگانه است و نیز به کلیسای یگانه ایمان داریم. در مورد سرشت حضرت مسیح برداشت های مختلفی در کلیساهای گوناگون وجود دارد، ولی ما به دو ماهیت در یک شخص یگانه ، یعنی به خدای تجسد یافته در یک انسان ایمان داریم . الوهیت و انسانیت   یکجا  جمع  شده اند. آن که از حضرت مریم تولد یافته، انسانی است که به واسطۀ روح القدس زاده شده و خدا در او تجسد یافته است. حضرت مریم از شخصیت های برجسته کتاب مقدس است که در آموزه های کلیسا جایگاه والایی دارد. او را مادر خدا می نامیم ، زیرا او وسیلۀ زاده شدن مسیح و تجسد خدا به واسطۀ روح القدس بوده است. ما همواره  بهترین درودها را نثار حضرت مریم می کنیم. 

- کلیسای ارمنی را کلیسایی مردمی می دانند. در این کلیسا سازوکار انتخاب اسقفان چیست ؟ 

کلیسای ارمنی را کلیسای دموکراتیک و مردم سالار می نامیم .   اسقفان از سوی  ابر شیٌه ها  ( خلیفه گری ها) ی مختلف مثلاً اصفهان و تهران انتخاب می شوند. نمایندگان مردم اسقف را بر می گزینند. تک تک ارامنه چهل نفر را بر می گزینند. این برگزیدگان اسقف را انتخاب می کنند. این نمایندگان سالی چند بار تشکیل جلسه می دهند و بر اساس رهنمودهای اسقف اعظم در زمینۀ امور دینی و دیگر امور زندگی برای منطقۀ خودشان قانون گذاری می کنند. انتخاب پاتریاک اعظم ، مثلاً کاتولیکوس آرام ( پاتریاک کنونی) به واسطه نمایندگان خلیفه گری های مختلف صورت می گیرد.

- شبیه سینودس کاتولیک ها یا سنهدرین یهودیان؟

در مرکزیت ارامنه سینودس وجود دارد ، کمیته ای عمومی وجود دارد که دو کمیتۀ اجرایی را از میان روحانیون و دیگران بر می گزیند و این کمیته ها را آنگاه که گردهم می آیند سینودس می نامیم . ریاست این سینودس برعهدۀ کاتولیکوس ( جاثلیق ) است، همان طور که ریاست شوراهای خلیفه گری بر عهدۀ اسقف اعظم است.

- موضوع دینی ارامنه نسبت به دیگر مذاهب و ادیان چیست؟

من به یاد می آورم که از سید محمد حسین فضل الله پرسیدند که نظر شما در مورد ازدواج پیروان یک دین با پیروان دیگر ادیان چیست؟ ایشان پاسخ داد من از این پرسش تعجب می کنم ، زیرا هر جامعه و دینی برای خود حریمی دارد. اگر کسی به دین خود پایبند است باید با هم کیش خود ازدواج کند. اگر با این همه کسی اصرار داشته باشد که با غیر هم کیش خود ازدواج کند ما چه به او توصیه بکنیم ، چه توصیه نکنیم فرقی نمی کند، زیرا وی به دین خود پایبند نیست . این از باب تعصب نیست.

اما نسبت به دیگر مناسبات ، ارامنه برای نزدیک شدن به اقوامی که در کنارشان زندگی می کنند و پیرو دین دیگری هستند هیچ منعی ندارند. در همه جا و حتی در ارمنستان چنین فضایی حاکم است . من خودم به عنوان یک روحانی مسیحی بهترین و عزیزترین دوستانم از مسلمانان هستند و هیج گاه به مخیله ام خطور نکرده است که برای آنها دوست مخلصی نیستم یا آنها دوستان وفادار من نیستند . از این رو ارامنه هیچ حائلی را میان خود و دیگران نمی بینیند. با این همه ، ارامنه برای حفظ قومیٌت و دیانت خود حریم هایی را قائل شده اند. 

- آیا مفهومی شبیه ارتداد در کیش ارامنه وجود دارد؟ اگر یک ارمنی از دین کلیسای خاص خود رو بگرداند چه حکمی دارد؟

ما نیز جنگ هایی علیه مرتدان ( مثل جنگ های "رده" در اسلام ) داشته ایم. در آغاز نفوذ کلیسای کاتولیک و پروتستان در میان ارامنه این برخوردها وجود داشته است . حتی کلیسای ارامنه اینان را از همه بر خورداری ها محروم کرد و سرانجام این نظر غالب آمد که یک ارمنی در صورت ترک دیانت خود ، دیگر ارمنی به شمار نمی آید، یعنی حتی از لحاظ قومی نیز ارمنی محسوب نمی شود.

  این اندیشه در قرون هجدهم و نوزدهم شکل گرفت و دلیل این سخت گیری این بود که کسانی که از کیش مسیحی دست می کشیدند رفتاری خصومت آمیز و توام با نفی و انکار نسبت به همۀ ارزش های ارمنه پیدا می کردند . متأسفانه هنوز برخی از برادران کاتولیک ما هستند که می گویند کلیسای ارمنی در قرن چهارم شکل گرفته است، یعنی تاسیس این کلیسا را در قرن نخست میلادی و به دست حواریون منکر می شوند.

- چه نسبتی میان قومیت و دیانت ارمنی برقرار است؟

این دو یکی هستند . اعتقادات مسیحی برای ما مثل رنگ برای پوست بدن است که هیچ گاه از آن قابل تفکیک نیست.